آنکه یا آنچه تواند روباه را گرفتار کند، و بمجاز، آنکه در حیله گری و نیرنگ بازی بر روباه پیشی جسته باشد: و آگهیش نه که شودراه گیر دودۀ این گنبد روباه گیر، نظامی، شنیدم که از گرگ روباه گیر به بانگ سگان است روباه پیر، نظامی
آنکه یا آنچه تواند روباه را گرفتار کند، و بمجاز، آنکه در حیله گری و نیرنگ بازی بر روباه پیشی جسته باشد: و آگهیش نه که شودراه گیر دودۀ این گنبد روباه گیر، نظامی، شنیدم که از گرگ روباه گیر به بانگ سگان است روباه پیر، نظامی
کنایه است از محیل و مکار، (آنندراج)، حیله گر، نیرنگ باز، افسونگر، روبه باز: کی ز آه و اشک مظلومان دلش آید به رحم گرگ بالان دیده باشد ظالم و روباه باز، مخلص کاشی (از آنندراج)، و رجوع به روبه باز و روباه بازی شود
کنایه است از محیل و مکار، (آنندراج)، حیله گر، نیرنگ باز، افسونگر، روبه باز: کی ز آه و اشک مظلومان دلش آید به رحم گرگ بالان دیده باشد ظالم و روباه باز، مخلص کاشی (از آنندراج)، و رجوع به روبه باز و روباه بازی شود